آبنما نیوز : بیش از 40 سال است که تیر برق های چوبی میهمان شهر رودان هستند و زخم کفش های مخصوص مأموران برق ، هنوز بر گرده تیر برق های چوبی در این شهرستان سنگینی می کند و در این میان فرسودگی برخی از این تیرهای چوبی , تبدیل به نوعی تهدید برای ساکنان برخی مناطق روستایی و شهری شده است.
به گزارش آبنما نیوز ، وقتی وارد شهر رودان می شویم تیر برق های چوبی نظر خیلی از افراد را به خود جلب می کند.
وقتی از کنار تیر برقی میگذری که میله های آهنی درون تیر برق بیرون زده باشد و به سمت خانه ای که چندین نفر در آن ساکن هستند سر خم کرده است ، بی شک باعث آزردگی خاطر هر رهگذری خواهد شد.
برخی از این تیرهای برق چوبی , در صورت وزش باد شدید ممکن است هر لحظه سبب ایجاد اتصال در شبکه برق شود که می تواند عاملی برای تهدید جانی و مالی ساکنین محله ها و همچنین خسارت به شبکه توزیع برق گردد.
یکی از شهروندان رودانی ضمن اظهار گلایه از وضعیت نامناسب تیرهای برق محل سکونت خود در این باره به خبرنگار آبنما نیوز گفت : برخی تیرهای برق چوبی فرسوده و قدیمی شهر ،کاملا کج شده و در حال افتادن است و در صورت افتادن این تیرها بعضی از آن ها روی درختان بزرگ و یا در وسط حیاط منازل سقوط خواهد کرد و خسارت هایی به بار خواهد آورد .
وی ادامه داد : با وجود مراجعه های زیاد ، شهرداری و اداره برق رودان هیچ اقدامی برای تعویض تیرهای برق چوبی ، که وضعیت مناسبی هم ندارد ، انجام نداده اند.
شهروند دیگری نیز با اشاره به این موضوع افزود : علاوه بر تیرهای برق خراب و فرسوده , برخی تیرهای برق پس از عریض شدن خیابان ها هنوز در وسط خیابان جا خوش کرده و در رفت و آمد خودروها مشکل ساز شده است.
خبرنگار ما در جست و جوی پاسخی برای علت این امر از دستگاه های مرتبط از جمله شهرداری و اداره برق رودان بود که با عدم پاسخگویی این مسئولان مواجه شدیم .
در پایان این مطلب فقط به یک نکته بسنده می کنیم و آن قطعه شعری است از کاظم بهمنی :
تیر برقی «چوبیم» در انتهای روستا
بی فروغم کرده سنگ بچه های روستا
ریشه ام جامانده در باغی که صدها سرو داشت
کوچ کردم از وطن، تنها برای روستا
آمدم خوش خط شود تکلیف شبها،آمدم
نور یک فانوس باشم پیش پای روستا
یاد دارم در زمین وقتی مرا می کاشتند
پیکرم را بوسه می زد کدخدای روستا
حال اما خود شنیدم از کلاغی روی سیم
قدر یک ارزن نمی ارزم برای روستا
کاش یک تابوت بودم کاش آن نجار پیر
راهیم می کرد قبرستان به جای روستا
قحطی هیزم اهالی را به فکر انداخته است
بد نگاهم می کند دیزی سرای روستا
“من که خواهم سوخت حرفی نیست اما کدخدا”
“تیر سیمانی نخواهد شد عصای روستا“
پانویس :
· احتمالا” منظور شاعر از روستا در این شعر ، برخی مناطق شهری نیز بوده است.
· کدخدا به نوعی تعبیر شهردار در زمان کنونی است.
· برداشت آزاد آبنما نیوز : احتمالا” برخی مسئولان مرتبط با این خبر این شعر را قبلا” خوانده اند و به حرف تیر برق چوبی در مصرع آخر شعر گوش داده اند و نخواسته اند که دل تیر برق چوبی بشکند.
بخشی از دیگر تصاویر مربوط به این خبر :