به گزارش رودان نیوز؛ نکته ی جالب این بود که هر وقت با هم برای غذا خوردن بیرون می رفتیم متوجه چیز عجیبی میشدم. وقتی وارد رستوران می شدیم پیش خدمت ما را بر سر میز راهنمایی می کرد، من روی صندلی که او نشانم می داد بدون هیچ چون و چرایی می نشستم. اگر صندلی من پشت به درب رستوران بود نامزدم با کمال آرامش رو به روی من می نشست، اما اگر صندلی من رو به روی چشم انداز وسیع تری بود او راحت نبود و از من می خواست که صندلی مان را جا به جا کنیم.
اوایل من با کار وی مخالفت نمی کردم و به حرفش گوش می دادم اما یک شب وقتی از من خواست که صندلی مان را با هم عوض کنیم اعتراض کردم و به او گفتم: تو همیشه می خواهی در بهترین چشم انداز بنشینی. اما این بار من می خواهم همین جا بنشینم و همه را نگاه کنم. همسرم از روی ناچاری این مساله را پذیرفت و رو به روی من و پشت به درب رستوران نشست.
بعد از سفارش غذا به صحبت درباره ی کارها و اتفاقات روز مشغول شدیم ولی متوجه شدم که او با بی میلی به من نگاه می کند و در جایش وول می خورد و راحت نیست.از او پرسیدم: چیزی شده؟ و او در جواب پاسخ داد: نه فقط جایی که نشسته ام را دوست ندارم و راحت نیستم.
به او گفتم: منظورت را متوجه نمی شوم. مگر صندلی ات مشکلی داره؟ و او در جواب گفت: روی این صندلی که نشسته ام نمی توانم چیزی را ببینم و احساس می کنم پشت سر من اتفاقات جالبی می افتد و من نمی توانم آنها را ببینم و این مساله ناراحتم می کند.
وقتی همسرم احساس خود را این گونه بیان کرد باعث شد مدتی درباره ی این مساله بحث کنیم که چرا نشستن پشت چشم انداز رستوران برای او ناراحت کننده است و در نهایت به نیتجه ی جالبی رسیدیم.
او هیچ گاه درباره ی این موضوع فکر نکرده بود ولی همیشه دوست داشت چه در مهمانی، چه در یک رستوران جایی بنشیند که بتواند تمامی چشم انداز فضای موجود را ببیند و تصور می کرد وقتی پشت به جایی می نشیند احساس امنیت ندارد و چیزی یا کسی او را تهدید می کند. او برای نشستن در جایگاه مناسب انگیزه ی درونی و خاصی داشت و انگار صدایی به او هشدار می داد که حواست را جمع کن مواظب باش.
مردی را که به شما معرفی کردم شخصی آرام و تحصیل کرده بود، او در این جریان اصرار داشت به ما بفهماند پدرش به وی یاد نداده که چطور در حالت دفاع از خود بنشیند و تا زمانی که درباره ی این موضوع صحبت نکرده بودیم او متوجه رفتار خود نبود.
این عکس العمل او راه حلی به جز توجه به حافظه ی ارثی نداشت. او می دانست نباید پشت به جایی بنشیند، بعد از این موضوع من با مردان زیادی درباره ی انتخاب جایگاه نشستن در رستوران صحبت کردم و بیشتر آنان این نکته را تایید می کردند که اگر در جایگاهی بنشینند که چشم انداز کاملی دارد احساس امنیت می کنند.
جام